در ایران از ابتدای تشکیل دانشگاه یعنی از زمان تأسیس دارالفنون در 150 سال پیش تا به امروز در «سازمان دانشگاه» در ایران، همواره غلبه سازمان اداری بر نیروی انسانی و عاملیت بوده است. به عبارت دیگر، ساختارها بیش از آن که در خدمت خودشکوفایی و بروز خلاقیتها، ایجاد امنیت و آزادی برای بیان، فراهم کردن تسهیلات برای بروز خلاقیتها و ایجاد محیطی ترغیب کننده برای آموزش فکر و خلاقیت باشند، در خدمت هدفها و آمالها و ایدهآلهای غایی نیروهای بیرون از نظام دانشگاهی بودند. در رشته های دانشگاهی ایران و جهان، دوره کارشناسی مهمترین مقطع تحصیلی است؛ چه دوره های کارشناسی اولین حلقه پیوند بین فرد و تحصیلات عالی است و در اغلب کشورهای پیشرفته نیز اساساً بسیاری از فارغ التحصیلان موفق و واردشده به بازار کار نیز اساساً دارای تحصیلات لیسانس هستند. اهمیت دوره های کارشناسی نشان دهنده رابطه دانشگاه با جامعه، اقتصاد و اشتغال است که سیاستگذاری در این حوزه نیز حائز اهمیت است. دوره های کارشناسی از دو جهت حائز اهمیت هستند: از یک طرف برگزاری این دوره ها پاسخی به نیازهای اقتصادّ محلی و ملی و تأمین نیازهای نیروی کار است که سرمایه گذاری در این حوزه را ضروری میکند. از طرف دیگر ماهیت خود رشته-گرایش های دوره های کارشناسی نشان میدهد که چقدر نیازهای واقعی جامعه براساس تقاضای موجود، استانداردهای آموزش عالی و نتیجه ارائه مدارک لیسانس برآورده شده است در واقع دوره های کارشناسی از یک طرف درصدد توانمندسازی جمعیت هدف برای پاسخ به نیازهای اقتصادی است، از سوی دیگر، نشان دهنده این است که چقدر نیازهای واقعی جامعه را براساس استانداردهای آموزشی برآورده کرده اند. بنابراین انجام پژوهش حاضر از ابعاد نظری و کاربردی , ...ادامه مطلب
دانشگاهها به دلیل دگرگونیهایی که امروز، دنیای ما و به ویژه جامعه ی صنعتی غرب را تحت تأثیر قرار دادهاند، بیش از پیش کانون توجه واقع شدهاند. یکی از مهمترین رسالت های نظام آموزش عالی در هر کشوری، تربیت نیروی انسانی کارآمد، خلاق و کارآفرین است. در این راستا دانشگاهها و مؤسسههای آموزش عالی به عنوان واحدهای مجری نظام تحصیلات عالیه، سهم بسزایی در زمینه ی تربیت نیروی متخصص و ماهر موردنیاز بخشهای مختلف جامعه بر عهده دارند. در واقع مشخصه اصلی دانشگاههای امروزی «رقابت» و «کیفیت» است دستیابی به اهدافِ دانشگاههای موفق در گروِ سیاستگذاری صحیحِ آموزشی، و پژوهشی متناسب با واقعیتها، منابع، محدودیت های هر جامعه بوده و پرورش نیروی خلاقِ، و نوآور در دانشگاه، مستلزمِ داشتنِ بینشِ جامعِ خلاقیت در دانشگاهها و همکاری با نهادهای متولی و تسهیل گر در جامعه میباشد. از دانشگاهها در جهان امروز انتظار میرود که بتوانند چند نیاز مشخص جوامع انسانی شامل «تربیت نیروی متخصص و ماهر»، «تولید دانش» مورد نیاز انسان و جامعه امروز، «کمک به توسعه همهجانبه جامعه» یعنی توسعه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را تأمین کنند. روزگاری نه چندان دور چه در دوره قبل از انقلاب و چه بعد از آن به ویژه در دوره جنگِ تحمیلی برخی از بخشهای کشورمان توسط متخصصان خارجی اداره و مدیریت میشد و عملاً کشور از لحاظ نیروی انسانی متخصص در کمبودِ شدید بسر میبرد. بعد از خاتمه جنگ و شروع سازندگی کشور، نظامِ آموزش عالی کشور نیز همگام با سایر بخش ها و شاید بیشتر از سایر بخشها توسعه یافت. این گسترش عملاً و علناً کشور را از نیرویِ متخصص خارجی بی نیاز ساخت، لیکن به تبعِ گسترش آموزش عالی، مشکلات جدیتری مانند بیکاری و ع, ...ادامه مطلب