ضرورت ارائه الگوی آموزش بومی

ساخت وبلاگ

دانشگاه‌ها به دلیل دگرگونی‌هایی که امروز، دنیای ما و به ویژه جامعه­ ی صنعتی غرب را تحت تأثیر قرار داده‌اند، بیش از پیش کانون توجه واقع شده‌اند. یکی از مهم‌ترین رسالت­ های نظام آموزش عالی در هر کشوری، تربیت نیروی انسانی کارآمد، خلاق و کارآفرین است. در این راستا دانشگاه‌ها و مؤسسه‌های آموزش عالی به عنوان واحدهای مجری نظام تحصیلات عالیه، سهم بسزایی در زمینه­ ی تربیت نیروی متخصص و ماهر مورد­نیاز بخش‌های مختلف جامعه بر عهده دارند. در واقع مشخصه­ اصلی دانشگاه­های امروزی «رقابت» و «کیفیت» است دستیابی به اهدافِ دانشگاه­های موفق در گروِ سیاست­گذاری صحیحِ آموزشی، و پژوهشی متناسب با واقعیت­ها، منابع، محدودیت­ های هر جامعه بوده و پرورش نیروی خلاقِ، و نوآور در دانشگاه، مستلزمِ داشتنِ بینشِ جامعِ خلاقیت در دانشگاه­ها و همکاری با نهادهای متولی و تسهیل­ گر در جامعه می­باشد. از دانشگاه‌ها در جهان امروز انتظار می‌رود که بتوانند چند نیاز مشخص جوامع انسانی شامل «تربیت نیروی متخصص و ماهر»، «تولید دانش» مورد نیاز انسان و جامعه امروز، «کمک به توسعه همه‌جانبه جامعه» یعنی توسعه اجتماعی، ‌سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را تأمین کنند.

روزگاری­ نه­ چندان دور چه در دوره­ قبل از انقلاب و چه بعد از آن به ویژه در دوره­ جنگِ تحمیلی برخی از بخش­های کشورمان توسط متخصصان خارجی اداره و مدیریت می­شد و عملاً کشور از لحاظ نیروی انسانی متخصص در کمبودِ شدید بسر می­برد. بعد از خاتمه­ جنگ و شروع سازندگی کشور، نظامِ آموزش عالی کشور نیز همگام با سایر بخش­ ها و شاید بیشتر از سایر بخش­ها توسعه یافت. این گسترش عملاً و علناً کشور را از نیرویِ متخصص خارجی بی­ نیاز ساخت، لیکن به تبعِ گسترش آموزش عالی، مشکلات جدی­تری مانند بیکاری و عدم­ فعالیت فارغ­التحصیلان در رشته­ تحصیلی خود گریبانگیر دولت شد. آمارهای چند سال اخیر حاکی است؛ 9/18 درصد از فارغ ­التحصیلان دانشگاه­های کشور بیکارند که بیش از متوسطِ بیکاری کشوری (9/11 درصد) است، که از این تعداد، 9/12 درصد از بیکاران فارغ­ التحصیل مرد و 3/31 درصد نیز زن می­باشند.­ هم‌اکنون، بیش از ۱۱ میلیون و ۲۰۰­ هزار دانشجو و فارغ‌التحصیل در ایران وجود دارد که از این تعداد پنج میلیون و ۷۰۰ هزار نفر غیرفعال‌اند. از بُعدی دیگر نیز به این موضوع می­توان نگاه کرد؛ ظرفیت­ های نیروی انسانی متخصصِ کشور و گسترش رشته ­ها، مقاطع، مؤسسات و دانشکده­ های مختلف در صورت سیاست­گذاری صحیح می­تواند توسعه­ اقتصادی و اجتماعی را به همراه داشته باشد در غیر این­ صورت باید گسترشِ رشته­ ها، مؤسسات، مقاطعِ تحصیلات عالی در کشور را باید تهدید به شمار آورد چرا که نظام سیاست­گذاری و برنامه ­ریزی کشور برای مهم­ترین منابعِ ثروت­ آفرین کشور- نیروی انسانیِ متخصص- نمی­تواند نه تنها زمینه­ های اشتغال را فراهم آورد.

نظام‌های آموزش عالی برای تحقق این کارکردها و اهداف لاجرم باید سیاست‌ها و خط‌مشی‌های آموزشی و پژوهشی و پرورشی خود را بر «توانمندسازی نیروی انسانی»، «افزایش سرمایه انسانی»، «شکوفایی استعدادها»، «رشد قابلیت‌ها» و «افزایش بهره‌وری» از مجموعه تمام نیروهایی که ما آن را انسانی تلقی می‌کنیم، قرار دهند. بنابراین دانشگاه‌ها کارکردهای خود را تنها از یک مجرا می‌توانند تحقق ببخشند: توانمندسازی و شکوفا کردن استعدادها و توانمندی هر چه بیشتر نیروی انسانی دانشگاهی. اگر نهاد دانشگاه بخواهد به چنین هدفی پاسخ دهد- یعنی تحقق استعدادها و توانایی‌های نیروهای انسانی- باید همه توان خود را برای خودشکوفایی و بروز استعدادها و توانایی‌های بالقوه افرادی که عضو دانشگاه هستند، یعنی دانشجویان و مدرسان بسیج کند. معنای دیگر این حرف این است که ساختارها و سازمان‌های دانشگاهی و آموزش عالی در تمام زمینه‌های آموزشی (برنامه‌ریزی درسی)، پژوهشی (سیاستگذاری علمی) و پرورشی (سیاستگذاری فرهنگی) باید به گونه‌ای طراحی شوند و قوام یابند که این ساختارها در مسیر خودشکوفایی و بروز خلاقیت‌ها، توسعه استعدادها و به طور کلی افزایش سرمایه انسانی جامعه باشند. الگوهای آموزشی در دانشگاه­های ایران متناسب با نیازهای بازار کار و سطح توسعه جامعه نیست. این موضوع باعث شده که بسیاری از رشته/گرایش­ها به ویژه در دوره­ های لیسانس و فوق لیسانس بدون مهارت و تخصص ارائه شود و عملاً تفاوتی بین فارغ­ التحصیلان دوره­های مذکور وجود نداشته باشد. در کنار این موضوع رشته/گرایش­های دوره­های کارشناسی حالت تخصصی ندارند این موضوع باعث شده که در اغلب رشته/گرایش­ های دوره کارشناسی مباحث نظری غلبه بر مباحث تخصصی، مهارتی داشته باشد و عملاً بسیاری از فارغ ­التحصیلان دوره کارشناسی با هدف کسب تخصص و ورود بهتر به بازار کار وارد دوره فوق لیسانس شوند. از دیگر مسائل مبتلابه حوزه دانشگاهی و رشته ­های کارشناسی عدم حرکت به سمت مهارت­آموزی و کارآفرینی است. توسعه و تحریک مهارت­ آموزی دانشجویان در طول تحصیل، آماده¬کردن دانشجویان برای بازار کار پویا و مشارکت در توسعه کارآفرینان است. دانشگاهی که به سمت تخصصی شدن رشته ­ها و مهارت­ آموزی حرکت می‌کند، نقشِ تسهیل گری در توسعه اقتصادی را بر عهده می­گیرد و همین نقش سبب می­شود که ساختار دانشگاه به سمت نوآوری حرکت نماید....

ادامه دارد ....

موافقین۰مخالفین۰۰۱/۱۱/۰۱

اسماعیل شیرعلی

الزامات شناخت مسائل فرهنگی اجتماعی عربستان ٦...
ما را در سایت الزامات شناخت مسائل فرهنگی اجتماعی عربستان ٦ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aolguo1 بازدید : 80 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 16:45