کرونا، ویروسی سیاسی یا اجتماعی؟

ساخت وبلاگ

کتاب «کرونا ویروسی سیاسی یا اجتماعی؟» از سوی انتشارات اندیشه احسان منتشر شد.

در مقدمه کتاب چنین ذکر شده:

پدیده چندوجهی کووید 19 ابتلای بزرگ امروزه جامعه جهانی است. ظهور این ابر بحران، به لحاظ اجتماعی و تمدنی، به عنوان امری فرا رشته­ای فراتر از «مسئله ای» پزشکی، ساحت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حوزه ارتباطات بین المللی را نیز متأثر کرده و اندیشمندان علوم انسانی و علوم شناختی و حتی متفکران دانش­های تمدنی و فلسفه تاریخ را در کنار فعالان و متخصصان حوزه رسانه به خود مشغول کرده است. در واقع کووید 19 با تهدیدِ سلامت بشر و مخیر کردن بشر بین انتخاب سلامتی یا انتخاب پیوستارهای کنونی، فضای سیاست، فرهنگ و اقتصادِ جهانی را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار داده و نوعی گسست اجتماعی ایجاد کرده است. برخی از اندیشمندان آن را «مسئله­ای اجتماعی » نامیدند و برخی دیگر از آن به عنوان «مسبب موقعیت­های بحرانی و خطرناک» یاد کردند که «مناقشات گفتمانی» را دامن زده است. و برخی دیگر با رجوع به نظریات ژیژک[1]، هابرماس[2] و دیوید رانسیمن[3] با عاجز خواندن سامانه دانایی بشر، از «دولت اجتماعی»، «اقتصاد اجتماعی» و «سیاست اجتماعی» سخن گفتند.

 در این که وضعیت فعلی آبستن جریان­های مهمی از جنس بحران­های ناخواسته و یا حتی خودخواسته است، شکی نیست، اما آنچه مسلم است، شاید بشر بتواند روزی به نوعی به عجز خود در مقابل کرونا غلبه کرده و راه چاره­ای برای مهار آن بیابد اما بدون تردید، سایه سنگین پیامدهای بلندمدت ویروس کرونا در سال­های متمادی وجود خواهد داشت و حکمرانی را با چالشی جدی مواجه خواهد ساخت. با این وجود، کنش­های پساکرونایی مهم، معنی­دار و در عین حال سرشار از ناشناختگی­ها خواهد بود.

ضمن اینکه در زمانه تسلط کرونا، حاکمیت مجازی با بازتعریف دو مفهوم «قدرت» و «تکنولوژی» تلاش می­کند تا جامعه بشری را به پذیرشِ یک حاکمیت جهانی، ترغیب نموده و با محدود کردن اختیارات دولت_ملت‌ها، به‌دنبالِ تغییر مفهوم و سازوکارهای حُکمرانی بر جهان و ایجاد یک نظم پیچیده‌تر مادی و اومانیستی باشد؛ یعنی عبور از حاکمیت کنونیِ قدرت‌های مادی بر جهان به‌سمتِ حاکمیت مجازی و حکمرانی سایبری. در واقع تکنیک و نگاه تکنیکی با گسترش خود، همه عرصه‏‌ها را تحت تأثیر قرار داده و به تصرف خود درآورده است و بشر ناچار به تمکین به دستورات سیاستمداران و متخصصان علم پزشکی شده و به زعم «گشتل» هایدگر[4] و «قدرت هنجاری» فوکو[5]  محاط و محصور در ساختار و نظمی شده که براساس «قدرت» و «تکنولوژی» شکل گرفته است.

از این­ها گذشته؛ ویروس نامرئی کرونا بسان والدینی که کودک خود را بخاطر عملی ناشایست، به اتاقش می­فرستند تا در را بروی خود ببندد و در کارهای خود تأمل کند، جامعه جهانی را به قرنطینه برد تا بلکه در این دنیای شلوغ، پرتنش، سرگشته و سودا زده، مجالی برای تأمل کردن بیابد!

 

[1]. ما به یک «فاجعه» نیاز داشتیم تا به یک «جامعه جایگزین» بیاندیشیم. بدون فاجعه قادر نبودیم در مورد مسائل اساسی جامعه بازاندیشی کنیم (ژیژک،1399).

[2]. ویروس کرونا آگاهی انسان را نسبت به نادانی خود افزود (هابرماس،1399).

[3]. وی یکی از اساتید دانشگاه کمبریج  است که در مقاله­ روزنامه گاردین با تحلیل شرایط شکل گرفته در جهان، به‏‌خصوص با نظر به کشورهای دمکراتیک اروپایی، معتقد است که ویروس کرونا باعث شد که ذات و طبیعت قدرت آشکار شود.

 

[4]. هایدگر در توصیف زمانه معاصر و وضع غلبه تکنیک از اصطلاح گشتل (واژه‏ای آلمانی) استفاده می‏‌کند. باید معنا و عمق و وجوه متعدد این اصطلاح را در آثار وی یافت اما اجمالا اینکه گشتل مانند چارچوب‏‌هایی است که همه امور دیگر در درون این چارچوب‏‌ها جای خود را می‏‌یابند. تکنولوژی در زمان ما مانند نظم و ساختار و چارچوب غالبی است که فکر وکنش و نسبت‏‌های ما را جهت می‏‌دهد.

 

[5]. هابز از قدرت به‏‌معنای متمرکز آن سخن می‏‌گوید. اما با مطالعه عمیق‏‌تر آثار فیلسوفانی مثل فوکو، دولت نسبتی بنیادی‌تر با روح تمدن مدرن دارد و می‏‌توان با روایت‏‌های دیگری نشان داد که بنیان عقل و علم و تکنیک مدرن نسبتی ضروری با قدرت و خواست قدرت با معنای نیچه‌ای دارد. این گونه روایت که بیش از همه نیچه و فوکو در آن نقش دارند، تمدن (سیویولیزیشن) نسبتی با خواست قدرت دارد. از این منظر دانش و تکنیک هم روی دیگر خواست قدرت است و در قلمروهای مختلف زندگی انسان می‏‌توان چهره‌ای از خواست قدرت را یافت. یا به بیان فوکو همه امور به نحوی در نظم و دیسیپلین قدرت جای خود را می‏‌یابند. در اینجا با سابقه تفکری غنی درباره قدرت و نحوه شکل‏‌گیری پاره‏‌های مختلف نظام‏‌های اجبار و تنبیه و مراقبه و آموزش و تولید ارزش و حقیقت و دانش و مقرارت روبه‏‌رو هستیم. به‏‌بیان دیگر اگر نیک بنگریم، ما با دیسیپلین‏‌های قدرت و اجباری روبه‏‌رو هستیم که خود حافظ آنیم. ما در درون دیسکورس (گفتمان) شده‏‌ایم، آنچه که شده‏‌ایم (و آنچه که هستیم). در نظام قدرت جهانی، افراد نیستند که حکومت می‏‌کنند. نظم و ساختارها هستند که مسلطند. در این نظام‏‌ها، افراد به راستی همان اعداد و کدها و بارکدها هستند(http://www.ihcs.ac.ir/coronaconf/fa/news/1937).

 

الزامات شناخت مسائل فرهنگی اجتماعی عربستان ٦...
ما را در سایت الزامات شناخت مسائل فرهنگی اجتماعی عربستان ٦ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aolguo1 بازدید : 147 تاريخ : پنجشنبه 4 دی 1399 ساعت: 4:11